سرمقالهی نشریهی خط حزبالله (شمارهی چهلوچهارم)
«ما آمادهایم سهمی در خاورمیانه را به روسیه بدهیم تا از اتحاد جماهیر شوروی بسیار قویتر شود.» چنین پیشنهادی از سوی عادل الجبیر، وزیر امورخارجهی سعودی بسیار تعجبآور و مضحک بود؛ سخنانی که با واکنش صریح و تحقیرآمیز دبیرکل حزبالله لبنان مواجه شد: "آیا تو دیوانه شدهای؟ هرکس که اندک فهمی از تحولات و سیاست منطقه دارد، میداند که تو در جایگاهی نیستی که بخواهی سهم توزیع کنی یا قرارداد ببندی یا چانهزنی کنی و شروط خود را بر دیگران تحمیل کنی."
کار این دولت به درجهای از گستاخی و وقاحت رسیده است که «علناً با رژیم صهیونیستی بنا کند به
مُغازِله کردن و رفتوآمد را علنی بکند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) به قول دبیرکل حزبالله لبنان: "این خطرناکترین
مسألهای است که عربستان سعودی
به آن دست زده یا به آن دست میزند." چراکه «ارتباطات آشکار با رژیم صهیونیستی ... خنجری است که
از پشت بر امّت اسلامی وارد شد»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) یک دولت اسلامی از داخل جهان اسلام به آرمان فلسطین که «مسئلهى
اوّل دنیاى اسلام است.»(۱۳۹۳/۰۶/۱۶) خیانت
کرد.
اما آیا عربستان
با این همه پلشتی و بیخردی در منطقه بازیگر مستقلی در این «منطقه پرغوغا» است؟ آیا این ادعای برخی غربگرایان
داخلی که چون عربستان
مستقل از سیاستهای منطقهای آمریکا عمل میکند، برای کنترل و مهار آتشافروزی سعودیها باید با
آمریکا مذاکره کنیم بهرهای از واقعیت دارد؟
واقعیت صحنه و تحولات سیاسی و میدانی در منطقه اما چیز دیگری است. هر ناظر آگاه و منصفی تایید میکند که اگر دولت سعودی از یک سو «غلط بزرگ» ارتباط با رژیم صهیونیستی را انجام میدهد و فجایعی در یمن و بحرین مرتکب میشود و در عراق و سوریه بحرانآفرینی میکند، به این دلیل است که «چشمش به دهان آمریکا است.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱) و کیست که نداند «اینجا هم پای آمریکا در میان است.» برای مثال اگر دولت سعودی مرتکب جرم کودککشی در یمن شده، «با پشتوانهی آمریکا است، با چراغ سبز آمریکا است، با هواپیمای آمریکایی است، با سلاح و مهمّاتی است که از آمریکا وارد شده است؛ آنها هستند که همهی امکانات را فراهم میکنند.»(۱۳۹۵/۰۵/۱۱)