به نام هستى بخش جهان آفرین
شکر و سپاس بى منتها، خداى بزرگ را، که ما را از امّت مرحومه قرار داد و به صراط مستقیم ، ولایت مولاى متّقیان ، امیرمؤ منان ، علىّ ابن ابى طالب و اولاد معصومش علیهم السلام هدایت نمود.بهترین تحیّت و درود بر روان پاک پیامبر عالى قدر اسلام ، و بر اهل بیت عصمت و طهارت ، مخصوصا هشتمین خلیفه بر حقّش حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام .
و لعن و نفرین بر دشمنان و مخالفان اهل بیت رسالت ، که در حقیقت دشمنان خدا و قرآن هستند.نوشتارى که در اختیار شما خواننده محترم قرار دارد، برگرفته شده است از زندگى سراسر آموزنده ، هشتمین ستاره فروزنده و پیشواى بشریّت ، حجّت خدا، براى هدایت بندگان .آن شخصیّت برگزیده و ممتازى که خداوند متعال در ضمن حدیث لوح حضرت فاطمه زهراء علیها السلام فرموده است :هرکس هشتمین امام و خلیفه را تکذیب نماید مانند کسى است که تمام اءولیاء مرا تکذیب کرده باشد، بعد از حضرت موسى کاظم ، فرزندش علىّ امام رضا علیه السلام نگهدارنده دین من خواهد بود، قاتل او شخصى پلید و خودخواه مى باشد.و جدّ بزرگوارش حضرت رسول صلى الله علیه و آله ضمن حدیثى ، طولانى فرمود: خداوند متعال نام او را (علىّ) برگزید و در میان تمام خلایق راضى و رضا خواند؛ و او را شفیع شیعیان قرار داد که در روز قیامت به وسیله او نجات یابند و رستگار گردند.و احادیث قدسیّه ، روایات بسیارى در منقبت و عظمت آن دلیرمرد ایمان و تقوا، با سندهاى مختلف ، در کتاب هاى متعدّد وارد شده است .و این مختصر ذرّه اى از قطره اقیانوس بى کران وجود جامع و کامل آن امام همام مى باشد، که برگزیده و گلچینى است از ده ها کتاب معتبر(1)، در جهت هاى مختلف : عقیدتى ، سیاسى ، فرهنگى ، اقتصادى ، اجتماعى ، اخلاقى ، تربیتى و ... .باشد که این ذرّه دلنشین و لذّت بخش مورد استفاده و إ فاده عموم خصوصا جوانان عزیز قرار گیرد.و ذخیره اى باشد (لِیَوْمٍ لایَنْفَعُ مالٌ وَ لابَنُون إِلاّ مَنْ اءَتَى اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیم لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ لَهُ عَلَیَّ حَقّ) انشاء اللّه تعالى .مؤ لّف
خلاصه حالات دهمین معصوم ، هشتمین اختر امامت
آن حضرت روز پنج شنبه یا جمعه ، 11 ذى القعدة ، سال 148 هجرى قمرى (2)، یک سال پس از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام در شهر مدینه منوّره دیده به جهان گشود؛ و با ظهور نور طلعتش جهانى را روشنائى بخشید.نام : علىّ، صلوات اللّه و سلامه علیه .(3)
کنیه : ابوالحسن ثانى ، ابوعلىّ و... .اءلقاب : رضا، صابر، زکىّ، وفىّ، ولىّ، رضىّ، ضامن ، غریب ، نورالهدى ، سراج اللّه ، غیظ المحدّثین ، غیاث المستغیثین و... .پدر: امام موسى کاظم ، باب الحوائج إ لى اللّه علیه السلام .مادر: شقراء، معروف به خیزران ، امّ البنین ، و بعضى گفته اند: نجمه بوده است .نقش انگشتر: حضرت داراى سه انگشتر بود، که نقش هر کدام به ترتیب عبارتند از:(حَسْبىَ اللّهُ) ، (ما شاءَ اللّهُ وَ لا قُوَّةَ إ لاّ بِاللّهِ) ، (وَلییّ اللّهُ) .دربان : مورّخین ، دو نفر را به نام محمّد بن فرات و محمّد بن راشد به عنوان دربان حضرت گفته اند.مدّت امامت : بنابر مشهور، روز جمعه ، 25 رجب ، سال 183 هجرى قمرى ، پس از شهادت پدر مظلومش بلافاصله مسئولیّت رهبرى و امامت جامعه اسلامى را به عهده گرفت ، که تا سال 203 یا 206 به طول انجامید.و در سال 200 هجرى قمرى حضرت توسّط ماءمون به خراسان احضار گردید.مدّت عمر: در طول عمر آن حضرت بین 49 تا 57 سال بین مورّخین اختلاف است .و بر همین مبنا در مقدار و مدّت هم زیستى با پدر بزرگوارش ؛ و نیز در مدّت حیات پس از پدرش اختلاف مى باشد، گرچه برخى گفته اند که آن حضرت 29 سال و دو ماه در زمان حیات پدر بزرگوارش زندگى نموده است .در علّت آمدن امام رضا علیه السلام به خراسان ، نیز بین مورّخین اختلاف است ؛ ولى مى توان از مجموع گفته ها، این گونه استفاده نمود:چون هارون الرّشید به هلاکت رسید، بغداد و حوالى آن در اختیار فرزندش امین ، و خراسان با حوالى آن تحت حکومت دیگر فرزندش ماءمون قرار گرفت .پس از گذشت مدّتى کوتاه ، بین دو این برادر اختلاف و جنگ ، رونق گرفت و امین کشته شد.در این بین ، ماءمون نیز جهت استحکام قدرت خود چنان ابراز داشت که از علاقه مندان خاندان علىّ بن ابى طالب و سادات بنى الزّهراء مى باشد.بنابر این ، در سال 200 هجرى نامه اى به استاندار خود در شهر مدینه منوّره فرستاد، تا حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام را از راه بصره اهواز، (به گونه اى که از غیر مسیر شهر قم باشد) به خراسان منتقل گردانند.هنگامى که امام رضا علیه السلام به شهر مَرْوْ رسید، ماءمون عبّاسى به حضرتش پیشنهاد بیعت و خلافت را داد.ولى حضرت چون کاملاً نسبت به افکار و دسیسه هاى ماءمون و دیگر خلفاء بنى العبّاس آگاه و آشنا بود، پیشنهاد خلافت را از طرف ماءمون نپذیرفت .و ماءمون دو ماه به طور مرتّب ، با نیرنگ ها و شیوه هاى گوناگونى اصرار مى ورزید که شاید امام علیه السلام بپذیرد؛ ولى چون از طریقى در رسیدن به هدف خویش موفّق نگردید، در نهایت ، حضرت را تهدید به قتل کرد.بر همین اساس امام علیه السلام مجبور گردید که ولایتعهدى را تحت شرائطى بپذیرد، که روز پنج شنبه ، پنجم ماه مبارک رمضان ، در سال 201 بیعت انجام گرفت ، مشروط بر آن که حضرت در هیچ کارى از امور حکومت دخالت ننماید.پس از آن که ماءمون به هدف خود رسید و از هر جهت حکومت خود را ثابت و استوار یافت ، شخصا تصمیم قتل حضرت رضاعلیه السلام را گرفت و به وسیله انگور زهرآلود، آن امام مظلوم و غریب را مسموم و شهید کرد.شهادت : بنابر مشهور بین تاریخ نویسان ، حضرت روز جمعه یا دوشنبه ، آخر ماه صفر، در سال 203 یا 206 هجرى قمرى (4) به وسیله زهر مسموم شده و در سناباد خراسان شهید گردید؛ و به عالم بقاء رحلت نمود.و جسد مطهّر و مقدّس آن حضرت در منزل حمید بن قحطبه ، کنار قبر هارون الرّشید دفن گردید.خلفاء هم عصر آن حضرت : امامت حضرت ، هم زمان با حکومت هارون الرّشید، فرزندش امین ، عمویش ابراهیم ، دوّمین فرزندش محمّد، سوّمین فرزندش عبداللّه ملقّب به ماءمون عبّاسى مصاددف گردید.تعداد فرزندان : عدّه اى گفته اند حضرت داراى پنج پسر و یک دختر به نام فاطمه بوده است ؛ ولى اکثر مورّخین بر این عقیده اند که حضرت بیش از یک پسر به نام ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام نداشته است .نماز آن حضرت : شش رکعت است ، در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، ده مرتبه (هل اءتى عَلَى الا نْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئا مَذْکُورا) خوانده مى شود.(5)
و بعد از آخرین سلام نماز، تسبیحات حضرت فاطمه زهراءعلیها السلام گفته مى شود؛ و سپس حوائج و خواسته هاى مشروعه خویش را از درگاه خداوند متعال مسئلت مى نماید که انشاء اللّه تعالى برآورده خواهد شد.مدح هشتمین اختر فروزنده امامت
اى غریبى که ز جدّ و پدر خویش جدائى |
خفته در خاک خراسان ، تو غریب الغربائى |
چه ثنا گویمت ، اى داور هفتاد و دو ملّت |
که ثنا خوانده خدایت ، تو چه محتاج ثنائى |
این رواق تو و صحن و حَرَمَت ، همچو بهشت است |
روضه ات ، جنّت فردوس و مسمّى به رضائى |
آه ، از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان |
ناله ات گشت بلند، آه تقى جان به کجائى |
اى شه یثرب و بطحا، تو غریبى به خراسان |
سرور جمله غریبان و معین الضّعفائى |
اغنیا مکّه روند و فقرا سوى تو آیند |
جان به قربان تو اى شاه که حجّ فقرائى |
بیا که مظهر آیات کبریا اینجاست |
بیا که تربت سلطان دین ، رضا اینجاست |
بیا که گلبن گلزار موسى جعفر |
بیا که میوه بستان مصطفى اینجاست |
بیا که خسرو اقلیم طوس ، شمس شموس |
بیا که وارث دیهیم مرتضا اینجاست |
شهنشهى که به چشمان ، غبار درگاهش |
کنند حُور و ملایک ، چو توتیا اینجاست |
اگر کلید در رحمت خدا جوئى |
بیا کلید در رحمت خدا اینجاست |
در مدینه علم و کمال و زهد و ادب |
در خزینه بخشایش و عطا اینجاست |
ز قبله گاه سلاطین بخواه حاجت خویش |
شهى که حاجت مسکین کند روا اینجاست |
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار |
که مهد عصمت و ناموس کبریا اینجاست |
بیا که منبع فیض و عنایت ازلى |
بیا که مطلع و الشّمس و و الضّحى اینجاست |
امام ثامن و ضامن ، رضا که بر حرمش |
نهاده اند شهان ، روى إ لتجا اینجاست |
به خضر کز پى آب بقاست سرگردان |
دهید مژده که سرچشمه بقا اینجاست (6) |